انرژی عشق و تجلی انسانیت

بیایید از یاد نبریم: عشق لطافت است. یک روح سخت ، اجازه نمی دهد دست خداوند آنرا مطابق میل خود شکل بخشد.

انرژی عشق و تجلی انسانیت

بیایید از یاد نبریم: عشق لطافت است. یک روح سخت ، اجازه نمی دهد دست خداوند آنرا مطابق میل خود شکل بخشد.

تجلی عشق.....

 

مولای سبز پوش ای اعتبار عشق 

شاعرتر از بهار، ای تک سوار عشق 

در اشکریز باغ، وقتی که گل شکست 

وقتی که آفتاب، در من به شب نشست 

نام عزیز تو، فریاد باغ بود 

یاد تو در کوسف، تنها چراغ بود 

شب بی دریغ بود، من تلخ و ناامید 

تو می رسیدی و خورشید می رسید 

وقتی پرنده ها دلتنگ می شدند، دلتنگ می شدی 

وقتی شکوفه ها بی رنگ می شدند، بی رنگ می شدی 

وقتی که عاشقی از عشق می سرود، لبخند می شدی 

وقتی ترانه ای از کوچه می گذشت، خرسند می شدی 

اعجاز تو به من جانی دوباره داد 

مولای سبز پوش یادت به خیر باد 

من مثل یک درخت، تنها و سوگوار 

در فصل برف و یخ، مایوس از بهار 

تو آمدی و باز، پیدا شد آفتاب 

شولای برفی ام، شد قطره قطره آب 

ای قصه گوی عشق، ای یار، ای عزیز، ای آبروی عشق 

اعجاز تو به من نامی دوباره داد، مولای سبز پوش یادت بخیر باد 

مولای عاطفه 

هم قلب تو اگر عاشق نبوده ام 

جز با تو اینچنین 

با قلب خویش هم 

صادق نبوده ام 

من مثل یک درخت، گلپوش می شوم در بطن هر بهار 

تا یک درخت سبز، از تو به یادگار باشد درین دیار 

مولای سبز پوش یادت به خیر باد