مولای سبز پوش ای اعتبار عشق
شاعرتر از بهار، ای تک سوار عشق
در اشکریز باغ، وقتی که گل شکست
وقتی که آفتاب، در من به شب نشست
نام عزیز تو، فریاد باغ بود
یاد تو در کوسف، تنها چراغ بود
شب بی دریغ بود، من تلخ و ناامید
تو می رسیدی و خورشید می رسید
وقتی پرنده ها دلتنگ می شدند، دلتنگ می شدی
وقتی شکوفه ها بی رنگ می شدند، بی رنگ می شدی
وقتی که عاشقی از عشق می سرود، لبخند می شدی
وقتی ترانه ای از کوچه می گذشت، خرسند می شدی
اعجاز تو به من جانی دوباره داد
مولای سبز پوش یادت به خیر باد
من مثل یک درخت، تنها و سوگوار
در فصل برف و یخ، مایوس از بهار
تو آمدی و باز، پیدا شد آفتاب
شولای برفی ام، شد قطره قطره آب
ای قصه گوی عشق، ای یار، ای عزیز، ای آبروی عشق
اعجاز تو به من نامی دوباره داد، مولای سبز پوش یادت بخیر باد
مولای عاطفه
هم قلب تو اگر عاشق نبوده ام
جز با تو اینچنین
با قلب خویش هم
صادق نبوده ام
من مثل یک درخت، گلپوش می شوم در بطن هر بهار
تا یک درخت سبز، از تو به یادگار باشد درین دیار
مولای سبز پوش یادت به خیر باد
سلام گلم
خوبی؟
به امید ظهور آقا امام زمان
این روز ها زیاد جالب نیست
گویی آخر زمان رسیده است.
منم آپم.
سرشار باشی
فعلا...
سلام عزیزم
خوبی؟
با دهمین سوال سخت آپم.
با آرزوی بهترین ها
فعلا...
سلام عزیزم
خوبی؟
من آپم
فعلا...
وبلاگ زیبا و قشنگی دارین به واسطه یه دوست با وبلاگ شما آشنا شدمخوشحال میشم به ما هم یه سر بزنید [گل]
روزها می گذرد
شاید برای من
سلام آپم خوشحال میشم یه سری بزنید [گل]
سلام عزیزم
خوبی؟
من با یاسمنگولا آپم.
تا سرد نشده سر بزن.
با آرزوی بهترین ها
فعلا...
سلام
خوبی گلم؟
عیدت مبارک
من آپم.
سرشار باشی
فعلا...
سلام.......
بابا چه شعر های قشنگی نوشتی
می گم اینها رو از خودت هستش
آخه بی تعارف خیلی باحاله
راستی عیدتون هم مبارک
سلام
ممنون از حضورتون.
آپم واین بار خیلی متفاوت
منتظرم
تا بعد
[گل]
امین
منتظر حضور گرمتان هستیم
[گل]
درود وبلاگ ژرف و پر رنگی دارید امیدوارم پر شاخ و برگتر گردد پیروز باشید