انرژی عشق و تجلی انسانیت

بیایید از یاد نبریم: عشق لطافت است. یک روح سخت ، اجازه نمی دهد دست خداوند آنرا مطابق میل خود شکل بخشد.

انرژی عشق و تجلی انسانیت

بیایید از یاد نبریم: عشق لطافت است. یک روح سخت ، اجازه نمی دهد دست خداوند آنرا مطابق میل خود شکل بخشد.

بقول پیشوله: حق من از زندگی!..


کلللی حق به گردن زندگی دارم..

هنوز ملکه انگلیس نشدم..

هنوز کوروت زردمو نخریدم..

هنوز دو تا بال پروازمو بدست نیاوردم..

هنوز اونقدر بزرگ نشدم که بتونم کسیو زیر پام له کنم..

هنوز کوه نور رو ندارم..

هنوز چنتا جزیره قشنگ تو هاوایی و پاناما و جنوب فرانسه نخریدم..

هنوز یه قصر شخصی ندارم که بخوام سرمو توش بزارم زمین..

هنوز کتابخونه ی اومبرتو اکو رو ندارم..

هنوز چشم هممممه ی آشناهامو کور نکردم..


کسی که بخاطر دل خودش زندگی کنه، نه حرف مردم دقیقا کارش به همینجایی

می رسه که الان هستم!..

نه نفهمیدی چی شد!..


میلیون ها سال قبل...


از وقتی بچه بودم میخواستم بفهمم!!

بزرگ که شدم هم حس کردم کافی نیست

درحال خوندن کتاب تهوع سارترم

حالا فهمیدم:

همه چیز مهوع است.. حتی شما دوست عزیز!


حالا دیگه به آخرش رسیدم

دیگه کورسوی امیدی هم نیست

می ترسم خودمو بکشم یهو دیدی جدی جدی از شانس افتضاحم جهنم واقعی از آب دراومد

دیگه نمیخوام تو این جهنم هم بمونم

پارادوکس داره له می کنه.. داره له می کنه..

هیچ کورسویی وجود نداره

فقط اون خوشی های کوچولوی میلیون ها سال قبل داره خفه می کنه

کاشکی اونا هم نبودن

کاشکی اون حسا رو درک نکرده بودم

کاشکی نمی دونستم زندگی میتونست یجور دیگه باشه

کاشکی میتونستم اتانازی رو انتخاب کنم

کاشکی انتخاب رو هم نمیشناختم


بازم اسفند و اینبار جدی جدی یه قرن دیگه!!


خوب شد خدا عود رو خلق کرد.. بهتر از سیگاره حداقل..

خب امروز 25 بهمنه و دیگه چیزی تا تولدم نمونده

حدود دو هفته س که آزمایشگاه سپهرم.. 

دیگه نمیخواستم کار جدیدی رو شروع کنم اما نتونستم

همه چیز همچنان مثل قبله:

زیبا و جذاب و موفقم.. کللی کتاب خوب دارم..

درواقع چیزی کم و کسر ندارم!!

دارم وارد 35 سالگی میشم و خودم هم نمیتونم باورش کنم

منو چه به بالای 22 سال؟!!

همچنان دنبال آرامشم و درک نمیکنم چرا باید بخوام تو این دنیا ادامه بدم؟!!!

از آدما خوشم نمیاد اما چرا بازم دلم واسشون میسوزه؟!!

بقول شاعر چرا دنیا پره از  حادثه های وارونه؟!!


#اسکار_وایلد میگه: آدمی هر چیزی را که دوست دارد، می کشد..

تجربه ثابت کرده: هر چیزی که آدم دوسش داره هم آدمو می کشه!!


این اواخر خیلی رفتم کافه و رستوران

دیگه حالم بهم میخوره

سینما هم که فیلماش آشغالن

حتی کبابیارو هم امتحان کردیم

سیگار هم مزخرفه

همه چی بطرز حال بهم زنی تکراریه

یین و یانگ، خیر و شر، دیو و فرشته ...

یه چیزی باید باشه که بال آدم بشه.. 

امکان نداره که نباشه

پس امید که میگن چیه؟!

راحتترین چیزی که میشه باهاش پرواز کرد و جدا شد و رفت چیه؟

مساله بعدی مقصده!

کجا باید رفت.. به کجا باید رسید؟!


--------------------------------------------------


پ.ن: داشتم فک میکردم حق با #نیچه س: خدا مرده!