انرژی عشق و تجلی انسانیت

بیایید از یاد نبریم: عشق لطافت است. یک روح سخت ، اجازه نمی دهد دست خداوند آنرا مطابق میل خود شکل بخشد.

انرژی عشق و تجلی انسانیت

بیایید از یاد نبریم: عشق لطافت است. یک روح سخت ، اجازه نمی دهد دست خداوند آنرا مطابق میل خود شکل بخشد.

هوای دلم تکراریه!

تکرار را تکرار میکنم؛

هوای دلم ابریه

تکرار را تکرار میکنم؛ 

انگار همه جا صورتیه!

در انزجار از خاکستریه تکرار

به رنگ پناه میبرم!


تکرار را تکرار میکنم؛

هوای دلم ابریه

چشام فقط برق میزنن

باریدن کفایت نمیکنه!


تکرار را تکرار میکنم؛

هوای دلم ابریه

برای فکر کردن مجبورم فکر نکنم!

اونی که دنبال یه قصه ی خوبه

صبرش اندازه ی صبر ایوبه


تکرار را تکرار میکنم؛

هوای دلم ابریه

یکی داره تو دلم اذون میخونه

حیف که قصه نیست

همه چی واقعیه

سهم من از خودت

عادلانه نیست!

عادلانه نیست..


-------------------------------------------------------------------

پی نوشت 1:

 یه دوست وبلاگی داشتم که پایان نوشته هاش و یا کامنتهاش همیشه می نوشت: خدا خوبه. حس قشنگی منتقل میکرد

پی نوشت 2:

همه فلسفه خون شدن! مد شده. تصمیممو گرفتم که هیچ فلسفه ای رو نخونم، با فلسفه ی خودم هنوز کنار نیومدم. اصلا باری از رو دوشم برداشته شده!

پی نوشت 3:

جایی نمونده که آدما آلودش نکرده باشن، امیدوارم هیشکی نوشته هامو نخونه!


جستجوی گیلگمش وار من


نه اعتراض می کنم

نه شعر میگم

نه تکذیب می کنم

و نه حتی تهذیب!

در جستجوی گیلگمش وارانه ی خودم به "سکون" رسیدم

حتی درد هم تسکین دهنده نیست

حتی خشم هم تسکین دهنده نیست

فقط

گواهی میدم! 

به حضور تو ..


بگمانم به مقصود نزدیک شدم

اما 

من به "سکون" رسیده ی سردرگمم

در سکوت

به "سکون" گرفتار!

---------------------------------------------------------------

پی نوشت:

مبادا در بین خود کسی را دیوانه بنامید، زیرا به راستی، ما نه دانشمندیم و نه دیوانه... 

زندگی بر حکمت و حکمت نیز بر جنون استوار است.. 

"باغ پیامبر و خدایان زمین- جبران خلیل جبران"



"صادق" نیستم من "شیدا"م!


آناتول فرانس معتقده: "دانایی سرچشمه شادیست"

فک کنم شعار ریونکلایی ها هم همین بود: "دانایی تواناییست"

باید همچین چیزی بوده باشه

من که نمیخواستم فیلسوف بشم!

نمیدونم این بهای فیلسوف شدنه یا دانا شدن؟!

به هر حال قرار بود نتیجه ی "دانایی" خوشایند باشه

شایدم

بسی چسبییییییدم به "حماقتم"!

اگه بخوام صادق باشم:

1- باید بگم که خیلی وقته دارم به این نتیجه ی موذی و نامطلوووب فک میکنم

2- که دراینصورت دیگه "خودم" نخواهم بود چون من "شیدا" هستم نه "صادق"!

----------------------------------------------------

پی نوشت (1) : بگمونم فهمیده م احمق تر از خودم کیا باشن، هر ابله ایی که منو بهتر و بزرگتر از خودم ببینه!


پی نوشت (2) : من خودم خودمو خیلی بزرگ می بینم